مبانی تاریخی و تکامل MMPI

پرسشنامه شخصیت چند مرحله‌ای مینه سوتا (MMPI) پایه اصلی ارزیابـی روانشناختی بوده است از اوایل دهه 1940 نویسندگان اصلی آزمون، هاتاوی و مک کینلی (1940)، به دنبال “ایجاد یک مجموعه بزرگ”، مخزن اقلامی که مقیاس‌های مختلف از آنها ساخته می‌شود به امید توسعه تنوع بیشتر توصیفات شخصیتـی معتبری که در حال حاضر موجود است، بودند.

دانشگاه مینه سوتا آمریکا مبانی تاریخی و تکامل MMPI

قابل توجه است که نویسندگان تلاش‌های اولیه خود را در توسعه مقیاس به عنوان نقطه شروع برای آنچه که امیدوار بودند در نظر گرفتند. یک ابزار در حال تحول خواهد بود پرسشنامه شخصیت چند مرحله‌ای مینه سوتا -3 (MMPI-3 ؛ بن-پورات و Tellegen، 2020) نشان دهنده گام بعدی در این تکامل است.

مبانی تاریخی MMPI

هاتاوی و مک کینلی

این بخش از آموزش کیسان، مبانی تاریخـی MMPI را مورد بررسی قرار می‌دهد، با مرور اجمالی آن شروع می‌شود. توسعه و تکامل MMPI اصلی (Hathaway & McKinley، 1943) و سپس تبدیل به شرح تغییرات افزایشـی معرفی شده با ویرایش دوم موجودی، MMPI-2 (باچر و همکاران، 1989؛ باچر و همکاران 2001). بخش بعدی منطق و روش‌های مورد استفاده و نتیجه، تجدید نظر مبتنی بر داده و ساختار محور MMPI-2، که مینه سوتا را تولید کرد.
پرسشنامه شخصیت چند مرحله ای -2 فرم بازسازی شده (MMPI-2-RF®؛ Ben-Porath & Tellegen، 2008/2011؛
Tellegen & Ben-Porath، 2008/2011)، نقطه شروع توسعه MMPI-3 بود. بن پرات و سلبوم (2021) تکامل ابزارهای MMPI را با جزئیات شرح می‌دهد.

MMPI اصلـی توسعه اولیه

هاتاوی و مک کینلی (1943) به دنبال ایجاد یک آزمون روانشناسی بودند که بطور مستقیم استفاده شود. تشخیص افتراقی آسیب شناسی روانی، در انتخاب اهداف توسعه مقیاس، هاتاوی و مک کینلی از سیستم طبقه‌بندی تشخیصی دهه 1930 پیروی کرد، که مشتق از سیستم توصیفی بود (توسعه یافته توسط Kraepelin (1921)). این بیمارشناسی نئوکرپلینی امکان تشخیص قابل اطمینان اختلالات را فراهم کرد.
مانند هیستری، اسکیزوفرنی و افسردگی شیدایی، و الگویی برای تعیین اولیه مقیاس‌های MMPI و ترکیبی از تفکر رفتاری، سایکودینامیکی و روان سنجی که زود مشخص شد. (نوشته‌های نظری در آزمون (میل، 1945)).

هاتاوی و مک کینلی توسعه چندین مورد را توصیف کردند. مقیاس‌های بالینی اصلـی در یک سری مقاله (هاتاوی و مک کینلی، 1940، 1942؛ مک کینلی و هاتاوی، 1940، 1942 ، 1944). استفاده از روش شناسی، اما در واقع بسیار متفاوت است (1938) برای ایجاد خلاء علاقه حرفه‌ای خود، Hathaway و مک کینلی مقیاس‌ها را با عکس العمل‌های متضاد نمونه‌های بیمار تشخیص داده شده (به مجموعه گسترده‌ای از موارد نامزد) با پاسخ نمونه غیر بالینی “معمولی” و برای هر یک از مقیاس‌های بالینی، مواردی را انتخاب می‌کنند که به طور رضایت بخشی مورد تمایز قرار گرفته و مورد اول را از دومی متمایز می‌کند.

نمونه غیر بالینی در درجه اول تشکیل شده است. بازدیدکنندگان از بیمارستان دانشگاه مینه سوتا که داوطلب شده‌اند به لیست گسترده آزمون داوطلبین پاسخ دهند. آنها اکثراً روستایی در مینه سوتا بودند که به طور متوسط ​​8 سال تحصیل داشتند و در درجه اول به عنوان شاغل مشغول به کار بودند.

2 MMPI-3 pter فصل 1 ations مبانی تاریخـی و تکامل MMPI

کارگران و کشاورزان ماهر و نیمه ماهر، این افراد به عنوان گروه کنتراست معمولی برای این مورد عمل می‌کردند. انتخاب، و پاسخ آنها نیز برای توسعه هنجارهای MMPI استفاده شد.

تکامل MMPI

علیرغم دقت و نبوغی که مشخصه تلا‌ش‌های هاتاوی و مک کینلی بود، MMPI هرگز کار نکرد. همانطور که نویسندگان آن به دلایل زیادی در نظر گرفته بودند. تلاش برای تکرار اعتبار مقیاس‌های بالینـی به عنوان شاخص‌های تشخیص افتراقی برای برخی مقیاس‌ها فقط تا حدی موفق و تا حد زیادی ناموفق بودند (هاتاوی، 1960).

با این حال، به جای محو شدن، مانند بسیاری از پیشینیان خود، MMPI دچار تحول اساسی شد دانش آموزان و همکاران هاتاوی به رهبری پل میل دوباره اختراع کردند. MMPI با هدایت استفاده از آن به دور از وظیفه محدود تشخیص افتراقی به طور قابل ملاحظه‌ای گسترده‌تر شد.

انواع کد مقیاس بالینی

اگرچه بدون شک از عدم موفقیت آزمون در رسیدن به هدف اصلی خود ناامید شده است، اما کاربران اولیه MMPI مشاهده کردند که الگوهای خاصـی از نمرات مقیاس بالینی تمایل به تکرار در محیط‌هایی که تمرین می‌کردند، و شرکت کنندگان در آزمون که این ترکیبـات را تولید کردند ویژگـی‌های بالینی مشترکی داشتند. محققان شروع به تمرکز بر شناسایی ارتباطات تجربـی قابل تکرار این الگوهای نمرات مقیاس کردند. اصطلاح نمایه برای مراجعه به مجموعه کامل کلینیکا تصویب شد.

نمرات مقیاس برای یک شرکت کننده در آزمون معین و عبارت کد نوع، که به کد عددی اختصاص داده شده برای هر یک از مقیاس‌های بالینـی اشاره داشت، برای شناسایی الگوهای خاص یا ترکیبی از نمرات مقیاس استفاده شد؛ که در عرض یک دهه از انتشار اولیه، استفاده غالب از MMPI بود. به طرز چشمگیری تغییر کرد مدل بیمارستانی Kraepelinian به نفع بسیار گسترده‌تر کنار گذاشته شد. و هدف بلند پروازانه‌تر، توصیف ویژگی‌های طبیعی و غیر طبیعی شخصیت به انواع کد تبدیل شد.

ارزیابی مبتنـی بر محتوا

هاتاوی و مک کینلـی، در بیشتر موارد، در انتخاب برای مقیاس‌های بالینـی، محتوای مورد را نادیده می‌گرفتند. با این حال، آنها فرض کردند افرادی که معتقد بودند نتیجه آزمایش معتبری ارائه کرده‌اند، محتوای مورد را نادیده نمی‌گیرند. تلاش برای توسعه در مقیاس بعدی در نظر گرفته شد؛ استفاده از فرصت‌ها برای بهینه‌سازی این ویژگی از اقدامات گزارش بود.

تلاشهای اولیه برای توسعه محتوا- اقدامات مبتنی بر MMPI (به عنوان مثال، Harris & Lingoes ،1955) شامل ساخت خرده مقیاس‌هایـی بود که برای کمک به کار می‌رفت در تفسیر نمرات مقیاس بالینـی با نشان دادن اینکه کدام یک از چندین منبع مختلف محتوا کمک کرده است، به یک نمره بالا در مقیاس معین ویگینز (1966) استانـدارد ساخت دقیق محتوا را تعیین کرد.
مقیاس‌های مبتنی بر MMPI، با استناد به تحقیقی که معادل بودن، اگر برتری محتوا را نشان نداده است؛ اقدامات مبتنـی بر اقدامات تجربی و مطلوبیت توسعه روانسنجی مناسب ابزارهای بعدی برای سنجش اطلاعات منتقل شده توسط شرکت کننده در آزمون بود.
اهمیت تلاش‌های ویگینز (1966) را نمی‌توان مبالغه کرد. روش‌های او به عنوان نمونه اولیه عمل می‌کرد. برای همه تلاش‌های بعدی برای توسعه مقیاس‌های مبتنـی بر محتوا برای MMPI بود. موفقیت روانسنجی او تلاش برای تجربیات بسیار مبتنـی بر رویکرد مبتنی بر محتوا برای MMPI، پشتیبانـی تجربی بسیار لازم را ارائه داد؛ تفسیر به طور خاص و به طور کلی به ارزیابی شخصیت بستگی داشت.

مقیاس‌های اعتبار

برای ارائه اطلاعات مفید هنگام تکمیل موجودی گزارش خود، یک شرکت کننده در آزمون باید بخواند، درک کند، و به دستورات آزمون دقیق پاسخ دهید. عدم انجام این کار، عمداً یا ناخواسته، می‌تواند سود نمرات آزمون حاصله را به خطر انداخته و در موارد شدید آنها را غیرقابل تفسیر جلوه دهد.

فصل 1 ations مبانی تاریخی و تکامل MMPI

کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط شرکت کننده در آزمون (یعنی اعتبار فرد) را به دقت در نظر بگیرید (پروتکل تست) مقیاس‌های اعتبار، که ابتدا نمرات اعتبار سنجی نامیده می‌شدند، جزء لاینفک MMPI از همان ابتدا بوده‌اند. همانطور که از برچسب آنها مشخص است، این مقیاس‌ها برای کمک به مترجم MMPI در شناسایی طراحی شده‌اند. تهدید برای آزمایش اعتبار پروتکل این تهدیدها به طور کلی به دو دسته  غیر محتوا و محتوا تقسیم می‌شوند که نقش مورد را نشان می‌دهند.

زمانی اتفاق می‌افتد که پاسخ‌های شرکت کننده در آزمون تحت تاثیر قرائت نادرست و یا عدم درک مطلب قرار می‌گیرد. از موارد آزمایش این رویکرد آزمون نامعتبر را می‌توان به سه زیرگونه تقسیم کرد. پاسخ تصادفی و پاسخ ثابت در مقابل، پاسخ نامعتبر مبتنی بر محتوا زمانی رخ می‌دهد که شرکت کننده در آزمون، پاسخ‌های خود را نسبت به موارد منحرف می‌کند و در نتیجه، تصور گمراه کننده‌ای ایجاد می‌کند. این آزمون، رویکرد اتخاذ شده به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شود:

  • گزارش بیش از حد
  • گزارش نادرست

مقیاس‌های اعتبار اولیه MMPI شامل بن-پورات و سلبوم (2021) است که شامل معیارهایی است. عدم پاسخگویی (نمی‌توان گفت [CNS])، پاسخ تصادفی (نادر [F])، گزارش بیش از حد (نادر [F])، و گزارش نادرست (دروغ [L]). مقیاس دوم زیر گزارش (K) بلافاصله پس از انجام آزمایش اضافه شد. که MMPI ‑ 2  اولین بار منتشر شد.

دلیل تجدید نظر

پنجمین سمپوزیوم سالانه درباره پیشرفت‌های اخیر در استفاده از MMPI در سال 1970 برگزار شد. اختصاص به بررسی اینکه آیا زمان تجدید نظر در آزمون فرا رسیده است و در این صورت، چه شکلی باید باشد. مشارکت کنندگان آنچه را که بعنوان آن می‌بینند توصیف کردند. مشکلات اساسی با MMPI و نحوه توصیه آنها برای رفع این نگرانی‌ها در تجدید نظر لووینگر (1972) خاطر نشان کرد که رویکرد نوع کد، مانند مقیاس‌های بالینـی، تا حد زیادی از بین رفته است.
از هر مبنای نظری، و نورمن (1972) اظهار داشت که تفسیر نوع کد مانع می‌شود با همبستگی بیش از حد بین مقیاس‌های بالینـی، ناشی از یک عامل کلی قوی و همپوشانی مورد میل (1972) موافقت کرد که تمرین روان سنجی صحیح باید شامل موارد باشد.

محتوا در مراحل مختلف توسعه مقیاس او همچنین از اتکا به تجزیه و تحلیل آماری حمایت کرد، از جمله تجزیه و تحلیل عوامل، برای کنترل منابع واریانـس رقابت (با ساختار هدف) در مرحله توسعه مقیاس به همین ترتیب، او قوام داخلـی مقیاس‌ها را مطلوب و عدم تجانس به عنوان نامطلوب را ادامه داد.

از لوینگر (1972)

Meehl (1972) و Norman (1972) برای رسیدگی به مشکلات اساسی با مقیاس‌های بالینی MMPI. زود در کمیته‌ای که مسئول تجدید نظر در آزمون بود، تصمیم استراتژیک (مبتنی بر اکثریت) برای حفظ آزمون گرفته شد. مقیاس‌های بالینی اساساً دست نخورده هستند تا امکان ادامه و بدون تغییر اتکا به تجربـی گزارش شده را فراهم آورند. همبستگی انواع کد ایجاد شده توسط این مقیاس‌ها، که همانطور قبلاً مورد بحث قرار گرفت، اصلی شده بود.
تمرکز تفسیر MMPI توسعه دهندگان MMPI-2 دو هدف را تدوین کردند: بهبود آزمایش و تا آنجا که ممکن است با MMPI اصلی تداوم داشته باشید. بهبود با به روزرسانی انجام می‌شد. پایه هنجاری و اصلاح برخـی از کمبودهای سطح اقلام. به حداقل رساندن تغییرات در مقیاس‌های اعتبار و بالینـی، و امکان ادامه کار مترجمان آزمون را فراهم می‌آورد با استفاده از این اقدامات، به چندین دهه تحقیقات و تجربیات بالینی انباشته تکیه کنید.

داستان ادامه دارد….

نوشتهٔ پیشین
10 راه برتر برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال
نوشتهٔ بعدی
خلاقیت و نوآوری چیست و چه ارتباطی با هم دارند؟ تفاوتها
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

آخرین مطالب


گوگل با معرفی مدل جدید زبان بزرگ خود (LLM)، Gemini…
گوگل بارد Bard یک چت بات، انقلابی برای هوش مصنوعی…
چگونه یک متخصص BI تبدیل؟ این یک مسیر خطی نیست،…
برنامه Microsoft Power BI خود را به عنوان یک ابزار…
Api‌های POWER BI REST (رابط‎‌های برنامه نویسی برنامه) یک مجموعه…
فهرست