همه افراد در زندگی و محیط کسب و کار خود، با مسئله های متفاوتی در محیط کار، تحصیل یا خانواده رو به رو میشوند. در زندگی همه ما مشکلات وجود دارند. مسائل موانعی هستند، که سر راه ما قرار میگیرند و رسیدن به هدف را برای ما سختتر میکنند. اما تجربههایی که از برخورد با آنها و حل مساله به دست میآوریم، باعث رشد فکری ما میشود.
مسائل چه کوچک باشد چه بزرگ، راه فراری از آن نداریم و قبل از اینکه به بحران تبدیل شود، باید آن را حل کنیم. حل مساله یک مهارت است، که به وسیله آن میتوانیم مشکلات و مسئلههای زندگی را کنترل کنیم، راه رسیدن به موفقیت را برای خود هموارتر کنیم و به آرامشی که میخواهیم برسیم.
در همه نقاط دنیا مهارت حل مسئله، یک مهارت مهم برای رسیدن به موفقیت است و به افراد توصیه میکنند که آن را یاد بگیرند. بهترین سن برای آموزش مهارت حل مسئله، سنین کودکی است که فرد به مدرسه میرود. به همین علت اهمیت مهارت حل مسئله در دانشآموزان بیشتر است.
مشکل، یک موضوع دشوار و پیچیده است که مانند یک مانع از رسیدن افراد به موفقیت جلوگیری میکند. یان رابرتسون در کتاب «حل مساله»، مساله را به این صورت تعریف میکند: «وقتی وضعیت فعلی خود را میشناسید و میدانید که وضعیت مطلوب و هدف شما چیست؛ اما نمیدانید که با طی کردن چه مسیری میتوانید از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسید، با یک مسئله مواجه هستید
حل مسئله
مهارت حل مسئله
حل مساله یک مهارت است، که به کمک آن یاد میگیریم، مسئلههای زندگی و کسب و کار را حل کنیم. افرادی که در برخورد با مسائل میتوانند راه حل مناسب برای مشکلات ارائه کنند؛ معمولا اعتماد به نفس بالاتر و استرس کمتری نسبت به بقیه افراد دارند.
توانایی و مهارت حل مشکل، به افراد کمک میکند تا مشکلاتی را که در زندگی آنها رخ داده است برطرف کنند. از این چالشها به عنوان یک فرصت برای شکوفایی استعدادهای خود استفاده کنند و ذهنی خلاق و ایدهپرداز داشته باشند.
هنگام بروز مساله، همه افراد به یک شکل با آن مقابله نمیکنند. و فرآیند حل مسئله برای افراد مختلف، متفاوت است. بعضی از افراد با بروز احساسات قوی و شدید مانند سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر، به مسئله واکنش نشان میدهند؛ که این کار مانع از تصمیمگیری عقلانی میشود و به این نوع روش حل مساله، واکنش ناسازگار میگوییم که یک روش حل مساله نادرست است.
برخی افراد هنگام برخورد با مسئله سکوت میکنند. و آن را حل نشدنی میپندارند، که این نوع واکنش را هیجانمدار یا سازگارانه مینامیم. بعضی افراد نیز با تلاش و کوشش، برنامهریزی، جمعآوری اطلاعات و مشورت به همراه صبر و حوصله با مسائل مقابله میکنند، که این دسته افراد را در گروه مقابله مسئلهمدار قرار میدهند. این نوع مقابله، یک نوع مهارت است، که با یادگیری آن میتوانیم مسئلهها را به شکل بهتری حل کنیم.
چهار گام حل مسائل :
در فرایند حل مسئله و تولید راه حل، چهار گام مهم وجود دارد؛ برای رسیدن به بهترین راه حل باید مراحل زیر را گام به گام طی کرد:
1-کشف مسائل و علل بروز آن
برای اینکه بخواهیم یک مساله را حل کنیم، ابتدا فهم مسئله بسیار مهم است. سپس باید آن را به شیوه صحیح و شفاف تعریف کنیم و بدانیم چه عواملی باعث رخ دادن مشکل شده است. برخی عوامل نشانه ظاهری از بروز مشکلات هستند و علت اصلی بروز مشکل نیستند؛ اما ما باید با تیزبینی، تلاش و برنامهریزی صحیح، علت واقعی آنها را کشف کنیم. در این گام نیاز است که اطلاعات زیادی را جمع آوری کنیم و با افراد آگاه مشورت کنیم؛ زیرا فهم مسئله در حل آن کمک زیادی به ما میکند.
2-تعیین راه حل
بهتر است برای حل مسائل، راه حلهای متفاوتی تصور کنیم. اینکه فکر کنیم برای حل مساله تنها یک راه حل وجود دارد، تصور اشتباهی است. این کار باعث میشود تفکرات خلاقانه داشته باشیم و تلاش کنیم تا راه حلهای متفاوت برای حل مسئله پیدا کنیم. هدف از این مرحله، آزاد بودن فکر و تخیلات فرد است تا روشهای متفاوتی به ذهن او برسد.
3-ارزیابی راه حلهای مختلف مسئله و انتخاب راه حل برتر
در مرحله تعیین راه حل، هیچ محدودیتی برای افکار و تصورات نیست. اما برای حل مساله از بین راه حلهای مختلفی که پیدا کردهایم، تنها یک راه حل مناسب وجود دارد. که باید آن را انتخاب کنیم. به همین علت باید همه راه حلهای موجود را بررسی و ارزیابی کنیم
4-اجرای راه حل و بازبینی
در این گام، راه حلی را که در مرحله قبل انتخاب شده است اجرا میکنیم. و پس از اجرای آن، به پیامدهای آن توجه میکنیم. اگر این پیامدها مورد رضایت قرار گرفت، فرایند حل مشکل پایان مییابد؛ اگر مورد رضایت نبود، به علت کارساز نبودن راه حل، ممکن است در آینده برای ما مشکل ایجاد کند. در این شرایط، برای حل مساله باید دوباره از گام اول شروع کنیم. این کار زمانی تمام میشود که این مساله دیگر برای ما دردسرساز نباشد.